فاصله آرماتور ها از سقف وافل

حداقل آرماتور در سقف وافل
جایی که تیر به ستون وصل میشود و یا دال به ستون وصل میشود باید از آرماتور عرضی استفاده کرد. در جایی که اتصال تیر به ستون یا دال به ستون است باید داخل ستون از آرماتور عرضی یا همان خاموت استفاده کرد و در ارتفاعی که برابر با عمیقتری تیر یا دالهایی باشد که به ستون متصل شده است. فاصله آرماتورهای عرضی نیز نباید، باید طوری محاسبه شود که اگر کمترین عمق تیر را حساب کنید و این مقدار را نصف کنید، فاصله خاموتها نباید از این رقم بیشتر شود.
فاصله گذاری میان آرماتورها
حداقل فواصل باید طبق بند ۲-۲۱-۹ تعیین شود. در مورد آرماتورهای طولی که در نزدیکی بخشهای کششی قرار دارد نباید فواصل از بند ۳-۱۹-۹ بیشتر باشد. بیشترین فاصلهای که آرماتورهای آجدار از هم دارند باید کوچکترین عدد میان سه برابر ارتفاع ضخامت و یا ۳۵۰ میلیمتر باشد. فاصله آرماتورهای نیز باید ابتدا بررسی شود که ۵ برابر ارتفاع ضخامت چه میزان است و میان این عدد با ۴۵۰ میلیمتر کوچکترین عدد را انتخاب کنید این سقف وافل فاصله خواهد بود.
نکات کلی فواصل خاموتگذاری در آرماتوربندی
نکته اول خاموتگذاری – طول ناحیه بحرانی
به طور کلی باید در خاموتگذاری بر اساس مقررات ملی استاندارد ساختمان، باید طول ناحیه بحرانی به درستی محاسبه شود، ارتفاع آزاد ستون را در نظر بگیرید و به شش قسمت مساوی تقسیم کنید، طول ناحیه بحرانی نباید از یک ششم ارتفاع بیشتر باشد. به طور مثال اگر ستون ۱۲ متر است طول ناحیه بحرانی نباید از ۲ متر بیشتر شود، طول ناحیه بحرانی نباید از بزرگترین ضلع مقطع مستطیلی بیشتر شود. طول ناحیه بحرانی نباید از قطر ستون بیشتر باشد. حداکثر مقدار باید ۴۵ سانتی متر باشد.
نکته دوم خاموتگذاری در ناحیه بحرانی – فاصله خاموت بسته
مقدار فاصله خاموت نباید از ۲۴ برابر قطر آن بیشتر شود. قطر خاموت اگر ۱۰ میلیمتر است فاصله نباید از ۲۴ سانت بیشتر شود. به طور کلی فاصله نباید از ۳۰۰ میلیمتر یا همان ۳۰ سانت بیشتر شود. بنابراین برای خاموت بیش از ۱۰ میل نیز باید فاصله را زیر ۳۰ سانت در نظر گرفت. کوچکترین قطر میلگردهای طولی ستون را در نظر بگیرید، ۸ برابر کنید، فاصله از این مقدار نباید بیشتر شود. کوچکترین ضلع مقطع ستون را در نظر بگیرید. نصف کنید. فاصله نباید از این مقدار بیشتر شود.
نکته دوم خاموتگذاری در سایر نقاط فشاری – فاصله خاموتها
در سایر نقاط فشاری حداکثر فاصله میان خاموتها ۲۵ سانت است. قطر میلگرد را اگر ۳۶ برابر کنید، مثلا میلگرد ۱۰ میل، فاصله حداکثر ۳۶ سانت میشود و طبق قانون قبلی باید تا ۲۵ سانت فاصله را کم کرد. قطر کوچکترین میلگرد طولی را ۱۲ برابر کنید، باید از این مقدار کمتر شود. فاصله باید از کوچکترین ابعاد عضو فشاری کمتر باشد.
در نظر گرفتن ۳ اصل مهم در خاموتگذاری
اول آنکه در مورد حداکثر فاصله صحبت کردیم اما حداقل فاصله نیز باید رعایت شود. دست کم ۲۰ سانت میان خاموتها باید فاصله باشد. برای اتصال به میلگرد طولی به سیم آرماتوربندی نیاز دارید. اگر دما از ۵ درجه کمتر است، نباید برای خمکردن آرماتورها اقدام کنید. بهتر است خم کردن به صورت سرد و یا با دستگاه انجام شود.
جزئیات فواصل طراحی سقف وافل
بخش بالای قالب وافل به ترتیب یک لایه سرامیک است با ضخامت ۰.۸ سانت، یک لایه ملات است به ضخامت ۰.۵ سانت، یک لایه فوم بتن است به ضخامت ۷ سانت و یک لایه بتن است با ضخامت ۵-۷ سانت. در فاصله ۲.۵ سانتی تا قالب میلگرد و خاموت قرار داده میشود که تقریبا میانه فاصله ۵ سانتی بتن ریزی در فاصله ۲.۵ سانتی قرار میگیرد. عرض تیرچه سقف وافل در قسمت پاشنه نیز ۱۲ سانت در نظر گرفته میشود.
اندازهها در سقف وافل دو طرفه
برای مثال یک قالب وافل را در نظر بگیرید در پارکینگ، یک وافل دو طرفه، عرض تیرچه پایین ۱۰ سانت و عرض تیرچه بالا ۱۳ سانت است. آکس به آکس تیرچه ۶۰ سانت است. ضخامت سقف وافل در این حالت، اگر بتن ریزی ۵ سانتی داشته باشیم، ۲۳ سانت است و اگر بتن رویه ۱۰ سانت باشد ۲۵ سانت خواهد بود. وزن سقف وافل نیز در حالت بتن ریزی ۵ سانتی برای هر متر مربع سقف وافل ۲۷۵ کیلوگرم و برای بتن ریزی ۱۰ سانتی برای هر متر مربع سقف وافل ۳۹۸ کیلوگرم خواهد بود.
اندازهها در سقف وافل یک طرفه
ارتفاع قالب (H1) اگر ۲۵ سانت باشد، آکس به آکس تیرچه (B) 60 سانت خواهد بود. عرض تیرچه در قسمت پاشنه (T1) 12 سانت و عرض تیرچه در قسمت بالا (T2)14 سانت و ضخامت سقف وافل (H2) اگر بتن ریزی ۵ سانتی داشته باشیم ۳۰ سانت و اگر بتن ریزی ۷ سانتی داشته باشیم (H2) 32 سانت خواهد بود.

کلیاتی در زمینه آرماتورگذاری سقف وافل
باید ضوابط در بند ۳-۱۶-۹ در ناحیهای که تیر به ستون متصل میشود لحاظ شود. در این منطقه انتقال نیروهای محوری ستون به سیستم کف انجام میشود. در صورتی که بارهای ناشی از زلزله یا باد یا بارهای تقلی که به سازه وارد میشود با نیروهای جانبی خود را نشان دهد، در ناحیه اتصال میان تیر و ستونها و یا دال به ستون لنگر ایجاد میکند. این انتقال لنگر نیروی برشی را در این ناحیه سبب میشود که در محاسبات باید این نیروی برشی لحاظ شود. در قسمتی که دال به ستون متصل شده یا تیر به ستون، تمامی باید از ضوابط ۴-۱۶-۹ پیروی کنید.
حداقل آرماتور در سقف وافل
جایی که تیر به ستون وصل میشود و یا دال به ستون وصل میشود باید از آرماتور عرضی استفاده کرد. در جایی که اتصال تیر به ستون یا دال به ستون است باید داخل ستون از آرماتور عرضی یا همان خاموت استفاده کرد و در ارتفاعی که برابر با عمیقتری تیر یا دالهایی باشد که به ستون متصل شده است. فاصله آرماتورهای عرضی نیز نباید، باید طوری محاسبه شود که اگر کمترین عمق تیر را حساب کنید و این مقدار را نصف کنید، فاصله خاموتها نباید از این رقم بیشتر شود.
فاصله گذاری میان آرماتورها
حداقل فواصل باید طبق بند ۲-۲۱-۹ تعیین شود. در مورد آرماتورهای طولی که در نزدیکی بخشهای کششی قرار دارد نباید فواصل از بند ۳-۱۹-۹ بیشتر باشد. بیشترین فاصلهای که آرماتورهای آجدار از هم دارند باید کوچکترین عدد میان سه برابر ارتفاع ضخامت و یا ۳۵۰ میلیمتر باشد. فاصله آرماتورهای نیز باید ابتدا بررسی شود که ۵ برابر ارتفاع ضخامت چه میزان است و میان این عدد با ۴۵۰ میلیمتر کوچکترین عدد را انتخاب کنید این سقف وافل فاصله خواهد بود.
نکات کلی فواصل خاموتگذاری در آرماتوربندی
نکته اول خاموتگذاری – طول ناحیه بحرانی
به طور کلی باید در خاموتگذاری بر اساس مقررات ملی استاندارد ساختمان، باید طول ناحیه بحرانی به درستی محاسبه شود، ارتفاع آزاد ستون را در نظر بگیرید و به شش قسمت مساوی تقسیم کنید، طول ناحیه بحرانی نباید از یک ششم ارتفاع بیشتر باشد. به طور مثال اگر ستون ۱۲ متر است طول ناحیه بحرانی نباید از ۲ متر بیشتر شود، طول ناحیه بحرانی نباید از بزرگترین ضلع مقطع مستطیلی بیشتر شود. طول ناحیه بحرانی نباید از قطر ستون بیشتر باشد. حداکثر مقدار باید ۴۵ سانتی متر باشد.
نکته دوم خاموتگذاری در ناحیه بحرانی – فاصله خاموت بسته
مقدار فاصله خاموت نباید از ۲۴ برابر قطر آن بیشتر شود. قطر خاموت اگر ۱۰ میلیمتر است فاصله نباید از ۲۴ سانت بیشتر شود. به طور کلی فاصله نباید از ۳۰۰ میلیمتر یا همان ۳۰ سانت بیشتر شود. بنابراین برای خاموت بیش از ۱۰ میل نیز باید فاصله را زیر ۳۰ سانت در نظر گرفت. کوچکترین قطر میلگردهای طولی ستون را در نظر بگیرید، ۸ برابر کنید، فاصله از این مقدار نباید بیشتر شود. کوچکترین ضلع مقطع ستون را در نظر بگیرید. نصف کنید. فاصله نباید از این مقدار بیشتر شود.
نکته دوم خاموتگذاری در سایر نقاط فشاری – فاصله خاموتها
در سایر نقاط فشاری حداکثر فاصله میان خاموتها ۲۵ سانت است. قطر میلگرد را اگر ۳۶ برابر کنید، مثلا میلگرد ۱۰ میل، فاصله حداکثر ۳۶ سانت میشود و طبق قانون قبلی باید تا ۲۵ سانت فاصله را کم کرد. قطر کوچکترین میلگرد طولی را ۱۲ برابر کنید، باید از این مقدار کمتر شود. فاصله باید از کوچکترین ابعاد عضو فشاری کمتر باشد.
در نظر گرفتن ۳ اصل مهم در خاموتگذاری
اول آنکه در مورد حداکثر فاصله صحبت کردیم اما حداقل فاصله نیز باید رعایت شود. دست کم ۲۰ سانت میان خاموتها باید فاصله باشد. برای اتصال به میلگرد طولی به سیم آرماتوربندی نیاز دارید. اگر دما از ۵ درجه کمتر است، نباید برای خمکردن آرماتورها اقدام کنید. بهتر است خم کردن به صورت سرد و یا با دستگاه انجام شود.